محمدحسین در کلاس دوم راهنمایی ، عصرها به مدرسه میرفت . یک روز صدایش کردم تا آماده شود ، ولی جوابی نداد . فکر کردم بیرون از خانه رفته ، یکدفعه از پشت دیوار صدایی کرد که مرا بترساند. پرسیدم کجا بودی؟ گفت : سر قبرم نشسته بودم . فکر کردم شوخی میکند . گفتم : قبرت کجا بود؟ محمدحسین توضیح داد که قبر من در بهشت زهرا قطعهی 24 ردیف 11 است .
من که اهل قم بودم و منزلمان در کرج واقع بود . هیچگاه به بهشت زهرا نمیرفتم ، به همین خاطر نمیدانستم قطعه چه مفهومی دارد و از او خواستم تا مرا هم به آنجا ببرد ، ولی حسین با قاطعیت گفت :
«هنوز نوبتت نشده . بعدها اینقدر خودت به بهشت زهرا بروی که سیر شوی».
پس از شهادت او برای دفن پیکرش به بهشت زهرا رفتم ، حرفهای او یکی یکی در مقابل چشمانم مجسم میشد ، تازه مفهوم بهشت زهرا و قطعه را فهمیدم و محمدحسین همانطور که گفته بود در قطعهی 24 ردیف 11 به خاک سپرده شد.
منبع : لحظه های آسمانی
برچسب ها :
یاد و خاطره شهدا ,